چند روز پیش وقتی که برنامه امتحاناتم رو دیدم کلی اعصابم خُرد شد
واسه اینکه تو پنج روز پشت سر هم امتحان داشتم!
تازه یه روزشم جمعه بود، اونم ساعت 8 صبح
خلاصه کلی اعصابم خُرد بود و با همون وضع، طبق معمول این شبا که همه در حال درس خوندن هستن
رفتم پیش یکی از رفقام تا با هم درس بخونیم
قبل از اینکه شروع کنیم، گفت: « چته؟! میزون نمیزنی »
گفتم: « هیچی! پنج تا امتحان پشت سر هم دارم، تازه یه روزشم جمعس!!! همش همین »
گفت: « واسه همین ناراحتی؟! »
گفتم: « چیز کمیه؟! »
گفت: « توی بچه مذهبی دیگه چرا »
گفتم: « منظورت رو نفهمیدم »
گفت: « از بس که نفهمی »
گفتم: « مسخره! »
گفت: « تو توی یه روز چندین بار امتحان میدی! اونوقت واسه پنج تا امتحان اونم تو پنج روز ناراحتی!!!!! »
دیگه نمی دونستم چی بگم، آخه راست میگفت؛ هر روز این همه امتحان مهم میدیم که خدا هم تصحیحش میکنه
اونوقت واسه پنج تا امتحان که تو پنج روزه، نارحت باشم! تازه استاد هم صحیح میکنه نه خدا
!!!!!!!!!! هفته پژوهش بر همه پژوهشگران و دوست داران پژوهش مبارک باشه !!!!!!!!!!